نامه ایی به گل نرگس
- نگارش یافته توسط مدیر سایت
چند صباحی بود که می خواستم برایت نامه ایی بنویسم اما نمی شد و حالا دست به قلم برده ام تا حرف هایم را به تو بگویم . ای مونس شب های تارم! ای مولای من!
امروز تصمیم دارم با قلم صبر بر کاغذ اعتقاد حرف هایم را بنگارم،آن را درون پاکت خواهش بگذارم ، بر رویش تمبر ایمان بزنم و آن را درون صندوق اخلاص بیندازم تا پستچی انتظار آن را به دست تو برساند.
امروز تصمیم دارم از خودم بپرسم؛ای آقای من و ای مولای من! تا سپیده دم صبح ظهور چند نافله باقی است؟ تا کی در آدینه های عمر با دست های بلند«ندبه»ی تو را التماس کنیم؟
خداوندا! شب یلدای هجران را به یمن حضور ماه کاملش کوتاه کن و به ما توفیق ده تا طلوع جمالش را از نزدیک ببینیم.
نظرات