عطرگلی محمدی،علوی،فاطمی،حسینی و...
- نگارش یافته توسط مدیر سایت
آری این بار از رواق عشق،رایحه ی روح افزای«گل نرگس»می آید.
گلی که خزان انسانیت،فضیلت،عدالت وارزش های مرده ی جهان امروز رابه تنهایی به بهار مبدل خواهد کرد.
و اگر این سان است،بی تردید باغچه دل من و تو را نیز می تواند سبز و خرم سازد وبهار به بار آرد.
و تمام سخن نیز در همین جاست!
در این جا که چه کنیم رواق عشق به حریم آن دلبر هرچه نزدیک و نزدیکتر گردد.
لابد از اشارات کلام،دریافته اید سخن از آن عزیزی است که:«صدقافله دل همره اوست.»
و خوشا به حال دلی که به راستی«همره»اوست.
یارنزدیک تر ازمن به من است
وین عجب تر که من از وی دورم
آری!سخن از آن کسی است که مظهر حضرت معبود و خالق بود ونبود است.
آن که حضرت حق او را دلبر ودلدار،حجت دادار،ولی کردگار و مظهر تمام عیار پروردگار قرار داده است.
آن که داد مظلومان از بیدادگران جهان خواهد ستاند.
آنکه بر شجره خشک و مرده عدالت در جهان امروز،شاخساران سرسبز عدل وداد،و جوانه های زیبای صلاح و سداد خواهد رویاند.
شکوفه های معطر عشق و فضیلت بر نهال انسانیت خواهد نشاند و دسته دسته گل های عطرآگین ارزش و کرامت را برای بشریت ارمغان خواهد آورد.
حتما چنین خواهد شد، و بی تردید او به سوى عالم و آدم خواهد شتافت.
معرفت او، ریشه درخت ایمان و كرامت ماست، دوستى و عشقش تنه و شاخسار آن، اطاعتش شاخ و برگ،
و انسانیت و بندگى حضرت حق میوه شیرین و گوارایش
و توای یوسف زهرا!گوشه چشمی به ما کن که چشم بیمارت،دردها را دوا و رشته محبت و عشقت،دل را از تعلقات رها می کند.
ای گل نرگس!نیم نگاهی از نرگس مستت کافی است تا بتوانیم باب حرم دل را به سویت بگشاییم و غبار اغیار از آینه جان بزدائیم.
ای جان عالم فدای خاک پایت،آن را از ما دریغ مدار.
نظرات